دسته‌ها
موفقیت شخصی

برگ برنده ی شما در استفاده از اثر مرکب

برگ برنده ی شما در استفاده از اثر مرکب

می خواهیم شما را با یکی از بزرگ ترین استراتژی هایی آشنا کنم که تا به حال در پیشرفت شخصی استفاده کرده ام. این استراتژی به من کمک می کند تا کنترل تمام انتخاب های روزانه ام را به دست گیرم و باعث می شود هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد و منجر به رفتارها و اقداماتی می شود که عادت های من را مثل خدمت گزارانی وظیفه شناس و وفادار، هدایت می کند.

درست در همین لحظه، جنبه ای از زندگی تان را که می خواهید در آن به موفقیت بیشتری دست پیدا کنید، انتخاب کنید. آیا می خواهید پول بیشتری در حساب بانکی تان داشته باشید؟ کمری باریک تر؟ یا قدرت کافی برای شرکت در مسابقات مردان آهنین؟ یا رابطه ی بهتر با همسر و فرزندان؟

در ذهن تان جایی را مجسم کنید که در آن جنبه از زندگی تان، در حال حاضرحضور دارید. حالا جایی را مجسم کنید که می خواهید در آن باشید: ثروتمندتر، لاغرتر، شادتر یا هر چیز دیگری اولین قدم برای تغییر، آگاهی است. اگر می خواهید از جایی که هستید به جایی که می خواهید باشید، برسید، نقطه ی شروع تان باید آگاهی از انتخاب هایی باشد که شما را از هدف مد نظرتان دور می کنند.

برای کمک به شما در آگاه شدن از انتخاب های تان، از شما می خواهم اقداماتی را شناسایی کنید که به آن جنبه از زندگی تان مربوط هستند که می خواهید بهبود بخشید و بعد، اطلاعات مربوط به آنها را ثبت کنید.

اگر تصمیم گرفته اید از بدهی خلاص شوید، باید هر پنی را که از جیب تان خارج می کنید، ثبت کنید. اگر تصمیم گرفته اید برای یک رقابت ورزشی آماده شوید، باید هر قدمی را که برمی دارید و هر تمرینی را که انجام می دهید، ثبت کنید. فقط کافی ست همیشه یک دفترچه ی یادداشت و یک خودکار را در جیب یا کیف تان بگذارید.

هر روز و بدون هیچ تخلفی و بدون عذر و بهانه، همه ی موارد را یادداشت کنید. طوری که انگار هر بار که تخلفی می کنید، من و پدرم می آییم و شما را مجبور می کنیم صد تا شنای سوئدی بروید.

می دانم که نوشتن این چیزها روی یک برگه ی کاغذ، آنچنان کار بزرگی به نظر نمی رسد. ولی ثبت پیشرفت ها و اشتباهاتم، یکی از دلایل رسیدن من به موفقیت هایی ست که امروز دارم. ولی همانطور که جیم ران می گفت: “چیزی که انجام دادنش راحت است، انجام ندادنش هم راحت است.”

جادوی این وظیفه در سختی اش نیست؛ جادویش در انجام مکرر و به اندازه ی کافی این کارهای ساده برای برانگیختن معجزه ی اثر مرکب است. بنابراین، چیزهای ساده ی زندگی تان را نادیده نگیرید؛ چون همین ها باعث اتفاقات بزرگ در زندگی تان می شوند.

بزرگ ترین تفاوت موفق ها با ناموفق ها این است که موفق ها تمایل دارند کارهایی را انجام دهند که ناموفق ها مایل به انجام شان نیستند. یادتان باشد که این موضوع در زمان هایی از زندگی تان موثر خواهد بود که با انتخاب های دشوار و خسته کننده مواجه هستید.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

مثالی برای پذیرفتن مسئولیت 100درصد

مثالی برای پذیرفتن مسئولیت 100درصد

حدود یک دهه ی پیش، از من خواسته شد تا در راه اندازی یک شرکت جدید مشارکت کنم. من مبلغ قابل توجهی را در آن معامله سرمایه گذاری کردم و حدود دو سال به طرز خستگی ناپذیری برای آن شرکت کار کردم؛ آن هم قبل از اینکه متوجه شوم شریکم تمام پول را با مدیریت بد، به باد داده است.

بیش از  330 هزار دلار از پولم را از دست دادم. از او شکایت نکردم؛ راستش، بعدها در یک مورد شخصی، حتی پول بیشتری هم به او قرض دادم. لُب کلام اینکه: خسارتی که نصیبم شد، تقصیر خودم بود. بدون هیچ تحقیقی که از من انتظار می رفت، موافقت کردم با او شریک شوم.

می توانم با گفتن اینکه به او اعتماد داشتم، این موضوع را توجیه کنم، ولی واقعیت این است که من هم گناه کار بودم، چون از روی تنبلی ، به دقت و موشکافانه امور مالی را بررسی نکرده بودم. من نه تنها انتخاب کرده بودم که این رابطه ی تجاری و کسب و کار را شروع کنم، بلکه خودم بودم که انتخاب کردم در خیلی از موارد دیگر، اخطارها و علائم هشداردهنده آشکار را ندیده بگیرم.

چون خودم انتخاب کرده بودم که در قبال کسب و کار، کامل، مسئول نباشم، در نهایت، خودم مسئول همه ی این پیامدها بودم. وقتی متوجه اشتباهات و عملکرد نادرستم شدم، انتخاب کردم که دیگر به خاطر جنگیدن با آن، زمان بیشتری را تلف نکنم. در عوض، آسیب هایم را تیمار کردم، درس هایم را خوب یاد گرفتم، آن اتفاق را فراموش کردم و به حرکت ادامه دادم.

در واقع، اگر این اتفاق دوباره بیفتد، بازهم همان تصمیم را می گیرم؛ یعنی بلند می شوم و بار دیگر به حرکت ادامه می دهم.

حالا از شما می خواهم که همین کار را انجام دهید. مهم نیست چه اتفاقی برای تان افتاده است؛ خوب یا بد، برنده یا بازنده، کاملا مسئولیت آن را بپذیرید. صاحب آن شوید. مربی من، جیم ران می گفت: “روز پایان کودکی و شروع بزرگسالی، روزی ست که مسئولیت کل زندگی ات را بر عهده می گیری.”

امروز، روز فارغ التحصیلی ست! از امروز به بعد، تصمیم بگیرید که 100 درصد مسئولیت زندگی تان را برعهده بگیرید. تمام عذر و بهانه های تان را نابود کنید. این واقعیت را بپذیریت که وقتی مسئولیت شخصی انتخاب های تان را برعهده بگیرید، از بند انتخاب های تان رها می شوید.

حالا موقع انتخاب این است که کنترل زندگی تان را به دست بگیرید.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

مسئولیت 100 درصد

مسئولیت 100 درصد

در هجده سالگی، در یک سمینار با ایده ی “مسئولیت شخصی” آشنا شدم و این مفهوم، زندگی ام را کامل عوض کرد. در آن سمینار، سخنران از حاضران پرسید: “در یک رابطه ی عاشقانه، شما چند درصد مسئول هستید؟”

ناگهان بدون هیچ فکری گفتم: “پنجاه، پنجاه” برایم کاملا واضح و بدیهی بود؛ به نظرم هر دو طرف باید به شکل مساوی مسئولیت پذیر باشند در غیر این صورت یکی از طرف ها ضرر می کند. شخص دیگری داد زد: “پنجا و یک، چهل و نه” و دلیل آورد که شما باید نسبت به طرف مقابل، کار بیشتری انجام دهید.

شخص دیگری بلند گفت: “هشتاد، بیست.”

استاد روی تخته ی سیاه نوشت: “صد، صفر” و گفت: “شما باید 100 درصد مسئولیت رابطه را قبول کنید و در قبال آن انتظار دریافت هیچ چیزی نداشته باشید. فقط وقتی یک رابطه ی عاشقانه موثر خواهد بود که شما 100 درصد مسئولیت آن را بر عهده بگیرید. در غیر این صورت، رابطه ای که بر مبنای شانس و احتمال بنا شده باشد، همیشه در معرض خراب شدن است.”

وای! این چیزی نبود که انتظارش را داشته باشم! ولی سریع فهمیدم که این موضوع چگونه می تواند هر جنبه ای از زندگی ام را متحول کند. اگر برای هر کاری 100 درصد مسئولیت را بپذیرم؛ قدرت در دستان خودم خواهد بود و همه چیز به خودم بستگی خواهد داشت.

می دانم که فکر می کنید مسئولیت زندگی تان را بر عهده گرفته اید ولی وقتی به اعمال و رفتار خیلی از مردم نگاه کنید، می بینید که انگشت اتهام سمت دیگران دراز می کنند، خودشان را قربانی می دانند، دیگران را سرزنش می کنند و از شخص دیگری انتظار دارند که مشکلات شان را حل کند

اگر تا به حال برای دیر رسیدن به جایی، ترافیک را سرزنش کرده اید یا به خاطر کاری که همسرتان یا همکارتان انجام داده است، حال و حوصله ندارید، در این صورت شما هم 100 درصد مسئولیت شخصی را نپذیرفتیده اید.

دیر رسیدید چون جلوی چاپگر، صف کشیده بودند؟ شاید شما نباید تا آخرین دقیقه منتظر می ماندید. همکارتان ارائه را خراب کرد؟ آیا نباید خودتان پیش از تحویل دادن، نگاهی به آن می کردید؟

شما به تنهایی مقابل کارهایی که انجام می دهید و نمی دهید، یا نحوه ی واکنش به اتفاقاتی که برای تان رخ می دهند، مسئول هستید. این طرز فکر قدرت بخش، زندگی من را به شکل اساسی، متحول کرد. آزاد بودم هر کاری را که دوست داشتم، انجام دهم. اهمیتی نداشت چه کسی رئیس جمهور شود یا وضعیت اقتصاد چقدر بد باشد یا مثلا فلانی چه بگوید، چه کار کند یا نکند، چون من هنوز هم 100 درصد در کنترل خودم بودم.

با انتخاب اینکه از قربانی بودن در گذشته، حال و آینده رها باشم، به موفقیتی فوق العاده می رسیدم. من برای کنترل سرنوشتم، قدرت نامحدودی داشتم.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

شکرگزاری در طول سال

شکرگزاری در طول سال

انگشت اتهام سوی دیگران دراز کردن، کار راحتی ست، مگر نه؟ “به خاطر رئیس بد عنقم، در کارم پیشرفت نمی کنم.” “اکر به خاطر غیبت ها و بدگویی های همکارانم نبود، آن تریفیع به من می رسید.” “خلق و خوی بد همیشگی من، به خاطر کارهای دیوانه کننده ی فرزندانم است.” و وقتی نوبت به روابط عاشقانه می رسد، سنگ تمام می گذاریم؛ همیشه طرف مقابل مان کسی است که باید تغییر کند.

چند سال پیش، یکی از دوستانم از همسرش شکایت می کرد. به نظر من، او بانویی فوق العاده بی نظیر بود و این موضوع را دائم به او می گفتم ولی او همچنان همسرش را بانی بدبختی هایش می دید.

آن وقت بود که من تجربه ای را با او در میان گذاشتم که به معنای واقعی کلمه، رابطه ی مشترکم را تغییر داده بود. سال ها قبل، در عید شکرگزاری تصمیم گرفتم برای همسرم یک دفترچه ی سپاس گزاری درست کنم. یک سال تمام، هر روز حداقل یکی از کارهای همسرم را که برای شان واقعا از او ممنون بودم، در دفترچه ای نوشتم.

مثلا تمیز کردن خانه، پختن غذاهای خوش مزه، مدل موی زیبایش در آن روز یا هر چیز دیگر. من به دنبال کارهایی بودم که همسرم با انجام دادن شان من را تحت تاثیر واقع می داد یا در واقع، دنبال صفات، ویژگی ها و خصوصیاتی بودم که همسرم داشت و من قدردان آنها بودم.

سال بعد وقتی در عید شکرگزاری، آن دفترچه را به همسرم دادم، در حالیکه اشک می ریخت به من گفت که آن دفترچه بهترین هدیه ای است که تا به حال گرفته است! جالب تر این بود که خودم از این هدیه بیشتر تحت تاثیر قرار گرفتم. همه ی آن یادداشت های روزانه، وادارم کرد تا روی جنبه های مثبت همسرم تمرکز کنم.

آگاهانه دنبال همه ی کارهای خوبی بودم که او انجام می داد. بار دیگر با تمام وجود عاشق همسرم شدم. سپاس گزاری و نیت من برای پیدا کردن بهترین رفتارهای او، چیزی بود که هر روز در قلب و چشمانم قرار می گرفت. این موضوع باعث شد که به شکل متفاوتی با همسرم رفتار کنم و در مقابل باعث شد او هم رفتار متفاوتی با من داشته باشد.

در نتیجه ی اختصاصِ فقط روزی پنج دقیقه برای نوشتن تمام دلایلی که چرا از همسرم ممنون بودم، ما یکی از بهترین سال های ازدواج مان را تجربه کردیم و رابطه مان از آن زمان تا حالا بهتر هم شده است.

بعد از اینکه تجربه ام را با دوستم در میان گذاشتم، او هم تصمیم گرفت تا یک دفترچه ی سپاس گزاری درباره ی همسرش تهیه کند. در همان چند ماه اول، رابطه ی مشترکش کامل بهبود پیدا کرد و رفتارش هم با او عوض شد. در نتیجه همسرش نیز در مورد طرز رفتاری که با او داشت، انتخاب متفاوتی کرد. این چرخه ادامه یافت یا همانطور که ما می گوییم، مرکب شد.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

فیل ها گاز نمی گیرند

فیل ها گاز نمی گیرند

آیا تا به حال یک فیل شما را گاز گرفته است؟ یا یک پشه نیش تان زده است؟ در زندگی، چیزهای کوچک هستند که شما را نیش می زنند. گاهی وقت ها، اشتباه های بزرگی را می بینیم که ممکن است زندگی حرفه ای و شهرت آدم را در یک لحظه نابود کنند.

مثل کمدینی مشهور در یک نمایش عمومی حرف های تبغیض نژادی بزند یا یک آدم معروف به صلح دوستی رفتار عجیب و غریب جنگ طلبانه ای از خودش نشان می دهد یا یک تنیسور محبوب به طرز نامشخصی یک شخص عالی رتبه را با سخنرانی آتشینی تهدید کند.

واضح است که اینجور انتخاب های بد، واکنش های بزرگی در پی دارند. ولی حتی اگر در گذشته چنین انتخاب های بزرگی را مرتکب شده اید، در اینجا نگران این گام های رو به عقب غیر معمول یا لحظات تراژیک اتفاقی نیستیم.

خیلی از ما باید نگران انتخاب های تکراری، کوچک و به ظاهر بی اهمیت مان باشیم. در مورد تصمیم هایی صحبت می کنم که شما فکر می کنید اصلا هیچ تفاوتی بوجود نمی آورند. این چیزهای کوچک هستند که به ناچار و به طور قابل پیش بینی، موفقیت شما را از بین برده اند.

خواه، حرکت های احمقانه یا رفتارهای بی اهمیت باشند، خواه در پوشش رفتارهای مثبت پنهان باشند، این تصمیم های به ظاهر ناچیز و بی اهمیت می توانند شما را از مسیر موفقیت کاملا منحرف کنند، چون شما متوجه شان نیستید. از اقدام های کوچکی که شما را از مسیرتان دور می کنند، غافل می مانید یا در آن غرق می شوید.

اثر مرکب در حال تاثیرگذاری است. اثر مرکب همیشه عمل می کند، یادتان می آید؟ ولی در این مورد، اثر مرکب علیه شما عمل می کند؛ چون اصلا حواس تان به آن نیست.

یک قوطی لیموناد و یک بسته چیپس می خورید و ناگهان متوجه می شوید که همه ی تلاش آن روزتان را برای خوردن غذای سالم از بین برده اید، در صورتیکه حتما گرسنه هم نبوده اید.

تلویزیون توجه تان را جلب کرده و دو ساعت تمام را صرف تماشای برنامه ی احمقانه ی تلویزیون کرده اید، آن هم در حالیکه مشغول آماده کردن یک ارائه ی مهم برای جلب نظر یکی مشتریان با ارزش تان بوده اید. بدون دلیل موجهی یک دروغ غیر ارادی به یکی از اعضای خانواده تان می گویید، در حالیکه گفتن حقیقت مشکلی را بوجود نمی آورد. موضوع چیست؟

شما به خودتان اجازه داده اید که بدون فکر، انتخاب کنید؛ و تا وقتی ناخودآگاه انتخاب می کنید، نمی توانید آگاهانه آن رفتار بیهوده را تغییر دهید و به عادت های سازنده تبدیلش کنید. حالا وقت بیدار شدن اشت و انتخاب های توانمند کننده.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

انتخاب ها

انتخاب ها

همه ی ما به طرز مشابهی به این دنیا می آییم: برهنه، هراسان و ناآگاه. بعد از آن ورود بزرگ، تمام زندگی ما تا پایان، مجموع کل انتخاب هایی ست که می کنیم. انتخاب های ما می توانند بهترین دوست یا بدترین دشمن ما باشند. می توانند ما را به اهداف مان برسانند یا اینکه بفرستند به کهکشانی بسیار دور.

هر چیزی که در زندگی شماست، به این دلیل وجود دارد که قبلا در مورد چیزی انتخاب کرده اید. هر انتخاب تان رفتاری را شروع می کند که به مرور زمان به یک عادت تبدیل می شود.

اگر انتخاب بدی بکنید، مجبورید دوباره همه چیز را از اول شروع کنید و انتخاب های جدیدی کنید که اغلب سخت تر هستند. اگر اصلا انتخابی نکنید، در واقع انتخاب کرده اید که دریافت کننده ی منفعلی از هر چیزی باشید که سر راه تان قرار می گیرد.

هر تصمیمی، هر چند کوچک و بی اهمیت، مسیر زندگی تان را عوض می کند. اینکه به دانشگاه بروید یا نه، با چه کسی ازدواج کنید، آخرین نوشیدنی الکلی را قبل از رانندگی بنوشید یا نه، یک تماس کاری دیگر بگیرید یا کارتان را تمام کنید و به خانه بروید، همه ی این تصمیم ها مسیر زندگی شما را عوض می کنند. هر انتخاب شما روی اثر مرکب زندگی تان تاثیر می گذارد.

این مقاله و مقاله های آینده، درباره ی آگاه شدن از انتخاب هایی است که که باعث شکوفایی و توسعه ی زندگی تان می شوند. این موضوع، پیچیده به نظر می رسد، ولی سادگی اش متعجب تان خواهد کرد. دیگر 99 درصد از انتخاب های شما ناخودآگاه نخواهد بود.

از خودتان بپرسید که: “چندتا از رفتارهایم را انتخاب نکرده ام؟ چه کارهایی انجام می دهم که انجام دادن شان را آگاهانه انتخاب نکرده ام، ولی در عین حال هر روز انجام شان می دهم؟”

با استفاده از استراتژی های آگاهی دهنده ی مشابه و تقویت آنها با اثر مرکب، می توانید با چنگال های مبهم و مرموزی مقابله کنید که رشته های زندگی تان را پنبه می کنند و شما را به مسیر اشتباه می اندازند. خواهید توانست قبل از ورود به محدوده ی کارهای احمقانه، جلوی خودتان را بگیرید.

بزرگ ترین مشکل شما این نیست که از روی عمد، انتخاب های بد می کنید. اتفاقا حل کردن این مشکل خیلی راحت است. بزرگ ترین مسئله ی شما این است که موقع انتخاب های تان اصلا به آنها توجه نمی کنید. در نصف مواقع حتی از انتخاب کردن آنها آگاه نیستید!

اغلب، نوع تربیت و فرهنگ ماست که انتخاب های مان را شکل می دهد. آنها اینقدر در رفتارها و عادت های روزانه ی ما حل می شوند که به نظر می رسد فراتر از کنترل ما هستند.

آیا تا به حال برای تان اتفاق افتاده، در حالیکه مشغول کسب و کارتان بوده اید و از زندگی تان لذت برده اید، ناگهان با یک انتخاب یا مجموعه ای از انتخاب های کوچک احمقانه، در نهایت، همه ی تلاش ها، زحمات و شتاب زندگی تان را از بین برده باشید، آن هم بدون هیچ دلیل مشخصی؟

شما قصد خراب کردن خودتان را نداشته اید، ولی با فکر نکردن درباره ی تصمیم های تان و نسنجیدن خطرات و نتایج بالقوه ی آن تصمیم ها، خودتان را مقابل عوامل ناخواسته و پیش بینی نشده ای دیده اید. هیچ کس قصد ندارد چاق شود، ورشسکته شود یا طلاق بگیرد، ولی اغلب این عواقب، نتیجه ی مجموعه ای از انتخاب های بدِ کوچک هستند.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

طرز فکر مایکروویوی

طرز فکر مایکروویوی

درک اثر مرکب، شما را از انتظار کسب نتایج آنی خلاص می کند؛ از این اعتقاد که موفقیت باید به همان سرعتی بدست آید که مثلا فست فود حاضر می شود، یا مثل عکسی که 30 دقیقه ای چاپ می شود، یا تخم مرغ هایی که در مایکروویو می پزند، یا ارسال و دریافت سریع پیام کوتاه از طریق تلفن همراه. دست بردارید، قبول؟

به خودتان قول دهید که یکبار و برای همیشه، همه ی فکر و خیالات شبیه برنده ی بخت آزمایی شدن را رها کنید و با واقعیت رو به رو شوید، چون شما فقط داستان هایی را می شنوید که درباره ی آن یک برنده صحبت می کنند، ولی از آن میلیون ها نفر بازنده حرفی نمی زنند.

آن شخصی که می بینید به خاطر برنده شدن در یک شرط بندی یا جلوی دستگاه بخت آزمایی، بالا و پایین می پرد، چیزی از صدها باری که شکست خوره است به زبان نمی آورد. اگر با استقاده از ریاضی، احتمال برنده شدن و کسب یک نتیجه ی مثبت را حساب کنیم، با یک عدد خیلی کوچک که به صفر گرد می شود، رو به رو می شویم که نشان می دهد احتمال برنده شدن شما در حد صفر خواهد بود.

دانیل گیلبرت، روان شناس هاروارد می گوید، اگر هر 30 ثانیه یک بازنده ی مسابقه را در تلویزیون نشان دهیم که در عوض، بگوید باختم، حدود 9 سال طول می کشد تا کل بازنده های یک قرعه کشی را نشان دهیم.

وقتی شیوه ی کار اثر مرکب را فهمیدید، دیگر برای راه حل های سریع یا شانسی تلاش نخواهید کرد. خودتان را با این باورها گول نزنید که مثلا یک ورزشکار فوق العاده موفق زندگی اش را صرف هزاران ساعت تمرین های خیلی سخت و منظم نکرده است.

او برای تمرین کردن، صبح هال، خیلی زود از خواب بیدار می شود و در حالیکه دیگران از تمرین کردن دست می کشند، به تمرین مداوم ادامه می دهد. او با سختی های محض، سرخوردگی از شکست، تنهایی، سخت کوشی و ناامیدی مقابله می کند تا در نهایت به مقام اول می رسد.

من فقط می خواهم از اعماق وجودتان بدانید که تنها راه رسیدن به موفقیت از طریق انجام پیوسته ی کارهای معمولی، غیر جذاب، غیر مهیج و بعضی وقت ها نظم و ترتیب های سخت روزانه ای است که در طول زمان، مرکب شده اند.

در ضمن بدانید که نتایج مورد نظر، زندگی دلخواه و شیوه ی زندگی رویایی تان وقتی اتفاق می افتد که اثر مرکب را به خدمت بگیرید.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

موفقیت، روشی قدیمی

موفقیت، روشی قدیمی

مشکل ترین جنبه ی اثر مرکب این است که مجبوریم قبل از اینکه بتوانیم نتایج آن را ببینیم، مدت زمانی را به طور پایدار و موثر در آن زمینه تلاش کنیم. نیاکان ما این موضوع را می دانستند و بنابراین وقت شان را صرف دیدن برنامه های تبلیغاتی تلویزیون نمی کردند؛ همان برنامه هایی که دائم درباره ی مسائلی از این دست صحبت می کنند که چگونه در 30 روز اندامی خوش فرم داشته باشیم یا اینکه در 6 ماه یک قلمروی املاک و مستغلات برای خودمان ایجاد کنیم.

شرط می بندم که نیاکان شما در طول زندگی شان هر شش روز هفته را با استفاده از مهارت هایی که در جوانی شان آموخته بودن، از طلوع تا غروب خورشید کار می کردند. آنها می دانستند که راز موفقیت، سخت کوشی، نظم و عادت های خوب است.

این موضوع جالب است که در بعضی خانواده های ثروتمند، بعد از یک یا دو نسل، ثروت از بین می رود. فراوانی خیلی زیاد، اغلب منجر به طرز فکری بی شور و شوق می شود که آن هم به نوبه ی خود، یک شیوه ی زندگی ساکن و بی تحرک بوجود می آورد. آنها کسانی نبوده اند که برای خلق این ثروت، شخصیت شان را رشد داده اند، بنابراین منطقی است ارزش آن ثروت و راه حفظ آن را بلد نباشند.

به نظر می رسد مردم ما قدر و منزلت کار و تلاش را فراموش کرده اند. انتظارات ما از آنچه برای موفقیت پایدار لازم است، نه تنها کمرنگ شده، بلکه بیشتر فراموش شده اند. فراموش کرده ایم که به جان کندن های اجدادمان احترام بگذاریم. آنها تلاش های زیادی می کردند که در زندگی شان نظم و انضباط بوجود آورند.

واقعیت این است که “از خود راضی بودن” به همه ی امپراتوری های بزرگ ضربه زده است. مردم وقتی به یک سطح قابل توجه از موفقیت می رسند، آسوده و بی خیال می شوند و دیگر تلاش نمی کنند.

با تجربه کردن دوره های طولانی رونق، موفقیت، سلامتی و ثروت، از خود راضی می شویم و از انجام دادن کارهایی که ما را به آنجا رسانده اند، دست می کشیم. مثل قورباغه ای که در آب در حال جوش شناور است و برای رهایی اش تلاش نمی کند. چون آب به تدریج گرم می شود و او متوجه نیست که در حال پخته شدن است!

اگر می خواهیم به موفقیت برسیم، باید اخلاق کاری اجدادمان را زنده کنیم.  ایده های الکی آگهی های تلویزیون را که شبیه غول چراغ جادو هستند، باور نکنید. میتوانید رو مبل تان بنشینید و با فرستادن انرژی، منتظر جذب چک های پول باشید. از مکاتب عرفانی دوهزار ساله استفاده کنید و وردهای جادویی بخوانید.

ولی خیلی از آنها آگهی های گمراه کننده ای هستند که با چنگ زدن به ضعف های تان، شما را فریب می دهند. موفقیت واقعی و بادوام، تلاش می خواهد و صد البته تلاش!

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

اثر موجی

اثر موجی

می دانم که در مقاله ی گذشته، مثالی زدیم که در آن نتایج، خیلی چشم گیر به نظر می رسند، ولی در واقع موضوع حتی عمیق تر از این حرف هاست. واقعیت این است که حتی یک تغییر کوچک می تواند یک اثر موجی ناخواسته و غیر منتظره بوجود آورد.

بیایید یکی از عادت های بدِ براد را خیلی موشکافانه بررسی کنیم تا درک کنید که اثر مرکب چگونه می تواند به نحوی منفی اثر کند و با ایجاد اثری موجی، کل زندگی تان را تحت تاثیر قرار دهد.

براد از روی دستورالعملی که از شبکه ی آشپزی یاد گرفته بود، شیرینی مافین می پخت. به نظر می رسید که تحسین همه را برانگیخته بود. او بیش از اندازه شیرینی می خورد ولی به اندازه ای نبود که کسی متوجه شود. به هر حال این غذای اضافی، شب ها براد را بدخواب می کرد و صبح ها با خستگی از خواب بیدار می شد. همین باعث بدخلقی او شده بود.

در نتیجه روی عملکرد او در محیط کارش اثر گذاشت. او بهره وری کمی داشت، در نتیجه بازخورد منفی ایی از رئیسش می گرفت. در انتهای روز مسیر خانه طولانی تر از همیشه به نظر می رسید. همه ی اینها باعث می شد بیشتر به غذا روی بیاورد؛ استرس یکی از دلایل پرخوری اش بود.

کمبود انرژی براد باعث شد، نسبت به قبل تمایل کمتری به پیاده روی با همسرش داشته باشد. در نتیجه همسرش از دست رفتن و کمبود زمان های باهم بودن شان را احساس می کرد و این بی حوصلگی را به خودش می گرفت. در ضمن ورزش نکردن او باعث شد هورمون اندورفین که باعث شادی می شود، در بدنش کمتر ترشح گردد.

اعتماد به نفسش را از دست داد و کم تر برای روابط عاشقانه با همسرش تحریک می شد. براد متوجه نبود فقط می دانست احساس کج خلقی و عصبانیت می کند. او شروع کرد به وقت تلف کردن با تماشای برنامه های دیروقت و شبانه ی تلویزیون. با احساس دوری و فاصله، همسر براد احساس تنهایی می کرد، در نتیجه وقت بیشتری را با دوستان و همکارانش صرف می کرد.

براد نمی دانست که باید به درونش نگاه کند، چون در شبکه های آشپزی و سریال های جنایی، توصیه هایی در مورد روابط دوستانه و پیشرفت شخصی وجود نداشت.

متاسفانه انتخاب های کوچک روزانه ی براد، موجی را خلق کرد که در همه ی جنبه های زندگی شخصی اش، مشکلات و آسیب هایی را بوجود آورد.

البته، اثر همه ی آن حساب کردن کالری های مصرفی و کنکاش های فکری، روی اسکات برعکس بود؛ او کسی بود که جایزه ی رفتارهای مثبتش را می گرفت. به همین سادگی.

خبر خوب این است که اثر مرکب، قابل پیش بینی و قابل اندازه گیری است. آیا این موضوع باعث درلگرمی تان نیست که بدانید فقط با مجموعه ای از قدم های بسیار کوچک و داشتن پایداری در طول زمان، می توانید بنیان های زندگی تان را بهبود بخشید؟ این کار ساده تر است یا اینکه همه ی انرژی و قدرت تان را جمع کنید و کارهایی قهرمانانه انجام دهید، آن هم به قیمت فرسوده کردن خودتان؟

من که حتی از فکر کردن به آن هم خسته و درمانده می شوم، ولی این همان کاری است که مردم انجام می دهند. جامعه، ما را جوری شرطی کرده است که به اثر بخشیِ تلاش های بزرگ به شدت اعتقاد داریم. ولی در واقع، عکس این قضیه صادق است.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

مثالی برای اثر مرکب

مثالی برای اثر مرکب

سه دوست صمیمی را در نظر بگیرید که کنار هم بزرگ شده اند. در یک محله زندگی می کنند، حساسیت هایی شبیه به هم دارند و درآمد سالانه شان در حدود 50هزار دلار است. هر سه ازدواج کرده اند، سلامتی و وزن طبیعی دارند و فقط کمی درباره ی “چاقی بعد از ازدواج” نگران هستند.

دوست اول، لَری، همان کارهای همیشگی اش را انجام می دهد، ولی بعضی وقت ها شکایت می کند که هیچ چیز تغییر نمی کند.

دوست دوم، اسکات، بعضی تغییرات مثبت و به ظاهر کوچک و بی اهمیت را شروع می کند. هر شب ده صفحه از یک کتاب خوب را می خواند و هر روز در مسیر رفتن به محل کارش، 30 دقیقه، یک فایل صوتی الهام بخش گوش می کند. قصد دارد 125 کالری را از برنامه ی غذایی روزانه اش حذف کند.

البته این موضوع بزرگی نیست. این کار با یک فنجان برشتوک کمتر، یا استفاده از یک بطری گازدار به جای یک لیوان لیموناد یا استفاده از سس خردل به جای سس مایونز برای ساندویچ هایش امکان پذیر است. علاوه بر این، او به اندازه ی کمتر از یک مایل، پیاده روی را به برنامه ی روزانه اش اضافه کرد.

اینها فعالیت هایی جدی نیستند که نیاز به شجاعت یا تلاش زیاد داشته باشند. کارهایی هستند که هر کسی می تواند انجام دهد.

دوست سوم، براد، چند انتخاب بد انجام داده. تازگی ها یک تلویزیون جدید خریده و بنابراین وقت بیشتری را به تماشای برنامه ای می گذراند که به آن علاقه دارد. او دستورالعمل هایی را که در شبکه ی آشپزی دیده است، امتحان می کند و هفته ای یک نوشیدنی الکلی را به برنامه ی غذایی اش اضافه می کند. اینها چیزهای خیلی زیادی نیستند، براد فقط می خواهد کمی بیشتر، لذت ببرد.

درآخر ماه پنجم، هیچ تفاوت مشهودی بین لری و براد و اسکات وجود ندارد. ولی پنج ماه به اندازه ی کافی طولانی نیست که هر گونه افت یا بهبود واقعی در وضعیت و موقعیت شان ایجاد کند. در واقع اگر وزن این سه نفر را روی یک نمودار رسم می کردیم، با خطای گرد کردن صفر مواجه می شدیم.

در انتهای ماه دهم، هنوز هم نمی توانیم تغییرات قابل توجهی را در زندگی شان ببینیم. وقتی به پایان ماه هجدهم می رسیم، تفاوت هایی جزئی ولی قابل اندازه گیری در این سه دوست ظاهر می شود.

ولی حدود ماه بیست و پنجم، تفاوت های آشکار و واقعا قابل اندازه گیری نمایان شدند و در ماه سی و یکم، تغییرات و تفاوت های آنها تکان دهنده و شگفت انگیز است. حالا براد چاق است، در حالیکه اسکات آراسته و خوش اندام محسوب می شود. اسکات به سادگی و فقط با کم کردن 125 کالری از برنامه ی غذایی روزانه اش، 15 کیلوگرم از وزنش کم کرده است.

براد در همان بازه ی زمانی،15 کیلوگرم به وزنش اضافه شده بود و حالا 30 کیلوگرم از اسکات چاق تر است؛ ولی تفاوت های بین آنها به مراتب مهم تر از وزن شان بود. اسکات تقریبا هزار ساعت از وقتش را صرف خواندن و گوش دادن به کتاب ها و فایل های صوتی پیشرفت شخصی کرده بود. ترفیع شغلی گرفته بود و حقوقش هم بیشتر شده بود و روابطی گرم و صمیمانه با همسرش داشت.

براد چطور؟ از کارش ناراضی بود و زندگی زناشویی اش هم پر از مشکلات. لری؟ تقریبا همانجایی بود که دو سال و نیم پیش در آنجا قرار داشت، جز اینکه الان از زندگی اش بیشتر شکایت می کرد.

قدرت خارق العاده ی اثر مرکب به همین سادگی است. شبیه جادوست. بعد از گذشت سی و یک ماه، شخصی که ماهیت مثبت اثر مرکب را به کار می گیرد، مثل کسی به نظر می رسد که یک شبه به موفقیت رسیده است. در واقع، موفقیت او نتیجه ی انتخاب های کوچک و هوشمندانه ای است که در طول زمان و با پایداری انجام شده اند.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…

دسته‌ها
موفقیت شخصی

شما نتیجه ی نهایی اثر مرکب را تجربه نکرده اید

شما نتیجه ی نهایی اثر مرکب را تجربه نکرده اید

اثر مرکب، اصل بدست آوردن پاداش های بزرگ از طریق مجموعه ای از انتخاب های کوچک و هوشمندانه است. آنچه درباره ی این فرآیند از همه چیز برایم جالب تر است، این است که با وجود اینکه نتایج بدست آمده خیلی بزرگ هستند، ولی قدم هایی که در هر لحظه برمی دارید، خیلی به چشم نمی آیند.

می توانید از این استراتژی برای بهبود وضعیت سلامتی تان استفاده کنید یا برای بهبود روابط یا وضعیت مالی یا هر چیز دیگری که می خواهید.

خیلی ها فریب سادگی اثر مرکب را می خورند و خیلی زود از آن خسته می شوند. بعد از هشت روز دویدن، دست می کشند، چون هنوز هم اضافه وزن دارند. یا بعد از شش ماه تمرین، یادگیری نواختن پیانو را رها می کنند، چون به جز در یک نت ساده، هنوز در چیز دیگری مهارت پیدا نکرده اند.

چیزی که آنها نمی دانند این است که این گام های کوچک و به ظاهر ناچیز که پیوسته و در طول زمان انجام می شوند، یک تفاوت بنیادین ایجاد می کنند. اجازه دهید با مثالی جزئیات این موضوع را برای شما توضیح دهم.

سکه ی جادویی

اگر بین سه میلیون دلار به صورت نقدی و یک سکه ی یک سنتی که در 31 روز آینده هر روز ارزشش دو برابر می شود، حق انتخاب داشته باشید، کدام را انتخاب می کنید؟ اگر از قبل این مثال را شنیده باشید، می دانید که باید سکه ی یک سنتی را انتخاب کنید، چون این مسیری است که به یک ثروت بزرگ منتهی می شود.

با این حال، چرا خیلی سخت است باور کنیم انتخاب سکه ی یک سنتی، در نهایت به پول بیشتری منجر می شود؟ چون خیلی زمان می برد نتیجه ی نهایی را ببینیم.

فرض کنید شما سه میلیون دلار پول نقد را انتخاب می کنید و دوست تان از مسیر سکه ی یک سنتی می رود. در روز دهم، دوست تان 5.12 دلار دارد که جلوی پول شما چیزی به حساب نمی آید. بعد از گذشت بیست روز و در حالیکه یازده روز باقی ماند، مسیر سکه ی یک سنتی تنها به 5243 دلار ختم شده است.

در این لحظه، دوست شما درباره ی خودش چه احساسی دارد؟ برای همه ی فداکاری ها و رفتارهای مثبت اش فقط کمی بیش از 5هزار دلار نصیبش شده است. ولی شما سه میلیون دلار دارید. بعد جادوی غیبی اثر مرکب شروع می کند به پدیدار شدن.

در روز بیست و نهم، شما همان سه میلیون دلارتان را دارید و مسیر سکه ی یک سنتی به چیزی حدود 2.7 میلیون دلار ختم شده است. دقیقا در روز سی ام از این دوره ی سی و یک روزه است که او با 5.3 میلیون دلار از شما جلو می افتد و در آخرین روز این فوق ماراتن یک ماهه است که دوست تان شما را کنار می زند و شکست می دهد. او در نهایت، کارش را با 10737418/24 دلار به پایان می رساند، آن هم در مقابل سه میلیون دلار شما.

چیزهای خیلی کمی هستند که به اندازه ی “جادوی” اثر مرکب، موثر و برانگیزننده باشند. به شکل حیرت انگیزی، این “نیرو” در همه ی جنبه های زندگی به همین اندازه موثر و قدرتمند است.

منبع: (اثر مرکب آغاز جهشی در زندکی، موفقیت و درآمد شما، دارن هاردی)

ادامه مقالات اثر مرکب را دنبال کنید…